آرشيداآرشيدا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

آرشيدا بهار زندگي ما

عید فطر مبارک

عید فطر مبارک.من و بابا محسن و آرشیدا کوچولو چهارشنبه 90/06/09 ساعت 9 صبح حرکت کردیم و ساعت 4 بعدازظهر ساری بودیم. جاده خیلی شلوغ بود شب با تمام خستگی با عمه اینا رستوران پدیده تو جاده دریا رفتیم. الان که دارم این مطالبو می نویسم عزیزدلم همه خوابیدن یه تولد خیلی باحال برای تو خوشگلم اینجا شمال خونه بابایی و مامانی گرفتیم خیلی خوش گذشت و کادوهای خوشگلی گرفتی ولی یه کوچولو بداخلاق بودی نمی دونم چرا؟ ...
11 شهريور 1390

ارشیدا و واکسن یک سالگی

دیشب آرشیدا خیلی بی قراری می کرد فکر می کنم به خاطر دندونش بود ساعت دو نیم نصف شب خوابید امروز صبح ساعت 9 آرشیدا رو با مامانی و بابایی بهداشت بردیم آرشیدا نی نی کوچولوهارو خیلی دوست داره با نی نی ها بازی می کرد وقتی داشت واکسن می زد خیلی گریه کرد رو پاهام نشسته بود دلمون کباب شد وقتی خونه اومدیم اون آروم گرفت خوابید چهارشنبه صبح با بابایی ساعت ٨ صبح ٩٠/٥/٢٦ به فیروزکوه رفتیم بابامحسن اومده بود دنبالمون ساعت ١١:٣٠ خونه رسیدیم عزیزم وقتی باباتو دیدی نمی‌دونی چیکار می‌کردی دلم برای مامانی و بابایی هست اونا خیلی دوست دارند .پنج‌شنبه سر کار رفتم دوباره کار شروع شد. پنج‌شنبه ٩٠/٠٥/٠٣ یه تولد کوچولو خونه باباداود گرفتیم و...
11 شهريور 1390
1